۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

زندگی و ویژگی های مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه

چکیده:


میرزا ابوالحسن، عارف، حکیم، فیلسوف و متکلم شیعی، در سال ۱۲۳۸ هـ . ق در احمدآباد گجرات هند دیده به جهان گشود. از نظر نسب، به سلسله ای از سادات طباطبا انتساب دارد که از طرف پدر به امام حسن مجتبی علیه السلام و از طرف مادر به امام حسین علیه السلام می رسد. وی در عصر قاجار، همچون ستاره ای فروزان در آسمان حکمت درخشید. میرزای جلوه پس از تحصیلات مقدماتی، به فراگیری فلسفه و عرفان پرداخت. وی برای ادامه تحصیل ابتدا به اصفهان رفت و سپس در سال ۱۲۷۳ هـ . ق راهی تهران شد. سرانجام این حکیم فرزانه، در شب جمعه ۶ ذی القعده ۱۳۱۴ هـ . ق در ۷۶ سالگی درگذشت و در قبرستان ابن باویه، در جنوب تهران به خاک سپرده شد. (۱) در این مقاله به بررسی زندگی این بزرگوار می پردازیم.



اندیشه های جلوه

حکیم میرزا ابوالحسن جلوه از همان اوان جوانی، به فراگیری حکمت و فلسفه پرداخت و از سرچشمه حکمت الهی سیراب گشت. از این رو، آفتاب حکمت بر قلبش تابیدن گرفت و به نور معرفت آراسته گردید. همین مسئله در کنار فروتنی، مهربانی و کلام شیوا و شیرین وی، جلسه درسش را باشکوه کرده بود. تقریباً بیشتر عمر با برکت این حکیم الهی، صرف مطالعه، تحقیق و تفکر می شد و اگر به این امور نمی پرداخت، به راز و نیاز با خدا و امور عبادی مشغول بود. حکیم جلوه با وجود توانایی های فکری و اندیشه های عالی، هنگام نوشتن، به ساحت مقدس اهل بیت عصمت و طهارت توسل می جست و از ایشان یاری می طلبید. (۲)



جلوه روحانی

حکیم الهی، میرزا ابوالحسن جلوه، اندامی تکیده و نحیف داشت، ولی هاله ای از روحانیت بر سیمای پر جذبه اش پرتو افکنده بود. نگاه نافذش که معمولاً از محبت، آکنده و با وقار و شکوه آمیخته بود، افراد را به خود می کشاند. با وجود فروتنی و وارستگی، هیبتی داشت که سبب می شد مردم به دیده احترام به وی بنگرند. جامه اش با وجود سادگی و ارزانی، پاکیزه بود. او با وجود دانش فراوان، گرد برتری طلبی نمی گشت. حکیم جلوه، خوش برخورد و شیرین گفتار بود و در برخورد با افراد، چنان رفتار می کرد که وقتی از وی جدا می شدند، شادمان بودند. (۳)



دیوان شعر جلوه

حکیم میرزا ابوالحسن جلوه، افزون بر آنکه در حکمت، فلسفه و عرفان، نام دار بود، در شعر و شاعری هم آثار منظومی از خود به جای گذاشت که در دیوانی چاپ شده است. (۴) حکیم شاعر، خود به جمع و تدوین سروده هایش رغبتی نشان نمی داد. از این رو، یکی از شاگردانش به نام میرزا علی خان عبدالرسولی در سال ۱۳۴۸ هـ .ق، اشعار استاد را جمع و تدوین کرد. دیوان جلوه، شامل قصاید، غزلیات و مثنویات حکیم است که مضمون های عرفانی، اخلاقی، فلسفی و مدح اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را در برمی گیرد. (۵)



عشق به اهل بیت

عشق و محبت به اهل بیت علیهم السلام از ابتدای جوانی در وجود حکیم جلوه پدید آمده بود و این عشق در تمام وجودش موج می زد. رابطه حکیم جلوه با اهل بیت علیهم السلام، رابطه ای قلبی و همراه با عشق و علاقه بود که از شناختی ژرف و آگاهی گسترده ای سرچشمه می گرفت. این عشق و علاقه در اشعار حکیم جلوه نیز موج می زند؛ آنجا که در مدح رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید:

توشه ندانی که چیست، مهر رسول است

آن که بود دایره جهان را پرگار(۶)

نیز در فضیلت امیرالمؤمنان علی علیه السلام می گوید:

غیر علی کس نکرد خدمت احمد

غم خور موسی نباشد الا هارون (۷)



زهد و قناعت

حضرت علی علیه السلام در خطبه ۷۹ نهج البلاغه، زهد را کوتاهی آرزو و شکر نعمت ها می داند و در حکمت ۴۳۹ می فرماید: «زهد در دو جمله قرآن خلاصه شده است: بر آنچه از امور مادی از دستتان می رود، ناراحت نشوید و بر آنچه خدا به شما می دهد، شاد نگردید».

مرحوم جلوه، این ویژگی ها را به کمال داشت. او ساده و بی تکلف زندگی می کرد و گاه برای آسایش دیگران، خود را به رنج می افکند. آن حیکم والامقام با وجود موقعیتی که داشت، از مال دنیا هیچ نیندوخت و محل زندگی اش، حجره ای تو در تو واقع در مدرسه دارالشفای تهران بود. زهد و قناعت، نیازهایش را اندک کرده بود و همین امر او را از قید اسارت امور دنیوی و افراد دنیا طلب می رهانید. از این رو، با عزت نفس می زیست. گرایش جلوه به زهد، در آزادمنشی او ریشه داشت که در پرتو آن، از مواهب روحی و معنوی بهره مند بود و برای تأمین امور مادی خویش، به هیچ کس زحمت نمی داد. (۸)



جلوه و سید جمال الدین اسدآبادی

میرزا ابوالحسن جلوه در برخوردهایش با سید جمال الدین اسدآبادی، به او محبت و علاقه خاصی پیدا کرد و در سفرهایی که سید به ایران می آمد، از احوال وی جویا می شد. حاج سید اسدالله مجتهد، از شاگردان حکیم جلوه می گوید: «میرزا به من دستور داد در یکی از شب ها به زاویه حضرت عبدالعظیم بروم و سلام او را به سید جمال برسانم و از احوالش جویا شوم.» (۹) میرزای جلوه در سفر اول سید جمال به ایران، پس از ملاقات با وی درباره او گفت: «آدمی اهل اصطلاح و کتاب خوانده است.» (۱۰)



پی نوشت :



۱٫ نک: جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، قم، نشر معروف، ۱۳۷۹، چ ۱، ج ۱، ص ۳۹۳؛ دائره المعارف تشیع، نشر شهید سعید محبی، ۱۳۸۰، چ ۲، ج ۵٫

۲٫ نک: گلشن ابرار، صص ۳۹۶ و ۳۹۷٫

۳٫ نک: همان، صص ۳۹۹ و ۴۰۰٫

۴٫ همان، ص ۱۵۱٫

۵٫ نک: میرزا ابوالحسن جلوه، حکیم فروتن، ۱۳۲ و ۱۳۳٫

۶٫ گلشن جلوه، ص ۱۵۲٫

۷٫ گلشن ابرار، ص ۴۰۰٫

۸٫ همان، صص ۱۴۸ و ۱۴۹٫

۹٫ همان، ص ۱۶۳٫

۱۰٫ گلشن جلوه، ص ۲۹۰٫

منبع: برگرفته از ماهنامه ی گلبرگ شماره ۸۵ /س (منتقل شده از وبگاه شیعه ها)





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر