۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

منبع : وبگاه شیعه ها

شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة (نوشته حسین انصاریان)




[ وَأَعْرِضْ أَسْرارَکَ عَلَیْهِ وَلْیُعْلَمْ أَنَّهُ لا یَخْفى عَلَیْهِ أَسْرارَ الْخَلائِقِ أَجْمَعینَ وَعَلانِیَتِهِمْ ]



عرضه اسرار به محضر حضرت حق

در کمال شکستگى و انکسار و رقت قلب و اشک چشم ، اسرار خود را بر حضرت او عرضه بدار و به تحقیق بدان که نهان و آشکار تمام خلایق به هیچ‏وجه از جناب او مخفى نیست و ظاهر و باطن تمام عالم و کلیه موجودات و همه هستى و آفرینش در پیشگاه علم آن حضرت حاضر است .

این معنى را قرآن و روایات با صراحت کامل بیان کرده و تمام جوانب این مسأله را روشن کرده‏اند :

إِنَّ اللّهَ لاَ یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّماءِ [۳۸۳] .

یقیناً چیزى در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نیست .

رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِن شَیْءٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّماءِ [۳۸۴] .

پروردگارا ! یقیناً تو آنچه را ما پنهان مى‏داریم و آنچه را آشکار مى‏کنیم ، مى‏دانى و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست .

یَوْمَ هُم بَارِزُونَ لاَ یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَیْءٌ لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ [۳۸۵] .

روزى که همه آنان آشکار مى‏شوند ، [ و ] چیزى از آنان بر خدا پوشیده نمى‏ماند . [ و ندا آید : ] امروز فرمانروایى ویژه کیست ؟ ویژه خداى یکتاى قهّار است .

إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى [۳۸۶] .

او آشکار و آنچه را پنهان است مى‏داند .

إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیَاتِنَا لاَ یَخْفَوْنَ عَلَیْنَا أَفَمَن یُلْقَى فِی النَّارِ خَیْرٌ أَم مَن یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ [۳۸۷] .

مسلماً کسانى که معانى و مفاهیم آیات ما را از جایگاه واقعى‏اش تغییر مى‏دهند [ و به تفسیر و تأویلى نادرست متوسل مى‏شوند ] بر ما پوشیده نیستند . آیا کسى را که در آتش مى‏افکنند ، بهتر است یا کسى که روز قیامت در حال ایمنى مى‏آید ؟ هر چه مى‏خواهید انجام دهید ، بى‏تردید او به آنچه انجام مى‏دهید ، بیناست .

وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ [۳۸۸] .

من به آنچه پنهان مى‏داشتید و آنچه آشکار کردید داناترم ، و هر کس از شما با دشمنان من رابطه دوستى برقرار کند ، مسلماً از راه راست منحرف شده است .

قُلْ إِن تُخْفُوا مَا فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمهُ اللّهُ وَیَعْلَمُ مَا فِی السَّماواتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ [۳۸۹] .

بگو : اگر آنچه [ از نیّت‏هاى فاسد و افکار باطل ] در سینه‏هاى شماست ، پنهان دارید یا آشکار کنید ، خدا آن را مى‏داند . و نیز آنچه را در آسمان‏ها و آنچه را در زمین است ، مى‏داند و خدا بر هر چیز تواناست .

لِلّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَإِن تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللّهُ [۳۹۰] .

آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمین است ، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایى خداست ، و اگر آنچه [ از نیّت‏هاى فاسد و افکار باطل ]در دل دارید آشکار کنید یا پنهان سازید ، خدا شما را به آن محاسبه مى‏کند .



علم حضرت حق

در این مسأله که از دیرزمان میدان بحث فلاسفه بزرگ و عارفان عالم و اندیشمندان چیره‏دست بوده و هریک به فراخور دانش محدود خود و عقل مدار بسته خویش مطالبى گفته‏اند ، لازم بلکه واجب و فریضه است که به کتاب حضرت حق یعنى قرآن مجید و روایات اصیل باب با عظمت توحید مراجعه شود که مراجعه کننده ، در این مسأله از سردرگمى و دچار شدن به تناقض و تفصیل در علم به کلیات و جزئیات ، مصون و محفوظ خواهد ماند .

آنان که معارف را از قرآن و روایات چشیده‏اند و با ریاضت‏هاى شرعى راه را پیموده‏اند درباره علم حق تعالى به موجودات و باطن و ظاهر آنان مى‏گویند :

ذات حضرت احدیت آگاه و عالم به تمام موجودات کلیه و جزئیه و بسیط و مرکب و فلکى و عنصرى و زمانى و دهرى و سرمدى و مجرد و مادى و برزخى است و از احاطه علم او ذره‏اى از ذرات «غیب و شهود» و آفرینش خارج نیست .

وَمَا یَعْزُبُ عَن رَبِّکَ مِن مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّماءِ وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذلِکَ وَلاَ أَکْبَرَ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ [۳۹۱] .

و به اندازه وزن ذره‏اى در زمین و آسمان از پروردگارت پوشیده نیست و نه کوچک‏تر از آن ذره و نه بزرگ‏تر از آن نیست ، مگر آن‏که در کتابى روشن ثبت است .

یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ [۳۹۲] .

آنچه در زمین فرو مى‏رود و آنچه از آن بیرون مى‏آید و آنچه از آسمان نازل مى‏شود ، و آنچه را در آن بالا مى‏رود مى‏داند . و او با شماست هرجا که باشید .

« تفسیر تبیان » ذیل این آیه چنین توضیح داده است :

تمام چیزهایى که در زمین داخل مى‏شود و در آن پنهان مى‏گردد مانند حبه و هسته و آنچه که از زمین خارج مى‏شود از نباتات و حیوانات و جمادات بر ذات اقدس الهى پوشیده نیست و خداوند به همه آن‏ها دانا و خبیر است .

هم‏چنین آنچه که از آسمان فرود مى‏آید از باران و غیر باران و آنچه که به آسمان بالا مى‏رود از فرشتگان و اعمال مردم ، خداوند به همه آن‏ها عالم و آگاه است[۳۹۳] .



دستیابى بشر به حقایق علمى

از حضرت سجاد علیه‏السلام درباره توحید سؤال شد . در جواب فرمود :

خدا مى‏دانست که در آخر زمان افراد عالم و مردان دقیق و کنجکاو خواهند آمد ، خداوند قل هو اللّه احد و چند آیه از سوره حدید را تا وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [۳۹۴] نازل فرمود[۳۹۵] .

جمله وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا [۳۹۶] از سوره حدید ، جزء آیات پیش از عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ است که در حدیث حضرت على بن الحسین علیه‏السلام آمده است .

این‏که امام سجاد علیه‏السلام در فهم این آیه به عمق دانش مردمى در آخر زمان اشاره مى‏کند شاید ناظر به مطلبى باشد که دنیاى امروز بدان متوجه شده است .

در فیزیک زیستى مى‏گویند :

هوایى که کره زمین را در بر گرفته و قطر آن در حدود ۸۰۰ کیلومتر است و با سرعت صدهزار کیلومتر در ساعت ، با حرکت زمین حرکت مى‏کند ، یکى از بزرگ ترین عواملى است که از جهات متعدد حافظ حیات موجودات کره زمین است و یکى از آن جهات سوزاندن و متلاشى کردن سنگ‏هایى است که على الدوام از نقاط دور دست وارد اتمسفر زمین مى‏شوند .

فرانک آلن استاد فیزیک زیستى مى‏گوید :

جوى که از گازهاى نگاهبان زندگى بر سطح کره زمین تشکیل شده ، آن اندازه ضخامت و غلظت دارد که بتواند هم‏چون زرهى زمین را از شر مجموعه مرگبار بیست میلیون سنگ‏هاى آسمانى در روز که با سرعتى در حدود پنجاه کیلومتر در ثانیه به آن برخورد مى‏کنند در امان نگاه دارد .

در اطراف خورشید و زمین ، میلیون‏ها و هزارها میلیون سنگ‏هاى شهابى وجود دارد که به دور خورشید مانند زمین مى‏گردند و چون سرد و منجمد هستند ، فقط در نور خورشید مى‏درخشند ، ولى چون کوچک هستند مقدار نور منعکس آفتاب کافى نیست که ما آن‏ها را ببینیم .

زمین به علت قوه جاذبه‏اى که دارد هر روز میلیون ها از این سنگ‏هاى سماوى را که به دور خورشید مى‏گردند ، جذب مى‏کند ، بدین ترتیب که آن‏ها را به طرفى کشیده و مجذوب خود مى‏سازد .

سرعت این سنگ‏ها به قدرى زیاد است که گاهى تا هفتاد کیلومتر در ثانیه مى‏رسد و به علت همین سرعت پس از برخورد با هوا ، نه تنها داغ بلکه از حرارت سفید مى‏شوند ، به این جهت است که ما آن‏ها را گلوله‏هاى آتشین مى‏بینیم .

امام سجاد علیه‏السلام در زمینه سؤال توحید ، به آیات اوّل سوره حدید اشاره کرده و از مردم نکته سنج و عمیق دوره آخر زمان نام برده است .

این آیات ، حاوى نکات بزرگ کتاب آفرینش است ، در این آیات از خلقت کیهان ، از موجودات ارضى و سماوى ، از زندگى و مرگ از آغاز و انجام ، از ظاهر و باطن ، از واردات و صادرات زمین و خلاصه از مطالبى سخن گفته که هریک از آن‏ها ، در دنیاى کنونى به عناوین :

کیهان‏شناسى ، زمین‏شناسى ، گیاه‏شناسى ، حیوان‏شناسى ، بیوشیمى و بیوفیزیک ، یک موضوع اساسى علمى دانشگاهى است ؛ بسیارى از دانشمندان الهى امروزه با مطالعه و تحقیق در یکى از این مسائل به وجود آفریدگار جهان ایمان آورده‏اند .

در این آیات خداوند بزرگ به صفات : حکیم ، حیات‏بخش ، مرگ‏آفرین ، توانا ، بینا و دانا یاد شده است ، درباره علم بارى تعالى مى‏گوید :

یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا [۳۹۷] .

آنچه در زمین فرو مى‏رود و آنچه از آن بیرون مى‏آید و آنچه از آسمان نازل مى‏شود ، و آنچه را در آن بالا مى‏رود مى‏داند .

دیروز براى آنچه از آسمان بر زمین نازل مى‏شود ، به باران و ابرها مثل مى‏زدند و همان طور که در ادعیه و اخبار آمده است ، خداوند ، به عدد قطرات باران آگاه و عالم است ، ولى امروز با توجه به روایت امام سجاد علیه‏السلام و با توضیحى که درباره سنگ‏هاى سماوى و سوختن آن‏ها در جو زمین داده شد ، مى‏توان باریدن سنگ‏هاى کیهانى را نیز به عنوان مثال دیگرى براى علم الهى ذکر کرد .

دانشمندان مى‏گویند :

هر روز در حدود بیست میلیون سنگ‏هاى کوچک و بزرگ از آسمان به زمین نازل مى‏شود ، بیست میلیون یک عدد تقریبى است ولى خداوند به عدد واقعى آن‏ها عالم و آگاه است .

دانش امروز مى‏گوید : گاهى سنگ‏هاى بزرگى وارد جو زمین مى‏شوند که قسمتى از آن‏ها بر اثر برخورد با جو مى‏سوزد و باقى مانده‏اش در خشکى یا دریا فرود مى‏آید و کسى از عدد آن‏ها و محل فرود آمدن آن‏ها آگاهى ندارد ، ولى خداوند از عدد واقعى و نقطه فرودشان آگاه است . جالب آن‏که سنگ‏هاى سوخته به صورت ذرات کوچک خاکستر در جو زمین پراکنده مى‏شوند ، بعضى از آن ذرات به زمین مى‏رسند و بعضى هم چنان در جو زمین سرگردان مى‏مانند ، عدد سرسام‏آور آن ذرات بر احدى آشکار نیست ، ولى خداوند از عدد آن‏ها نیز آگاه است .

دانش امروز مى‏گوید :

کره زمین با نیروى جاذبه خود تمام اجسام کوچک و بزرگ را به طرف خود جذب مى‏کند و با نیروى جاذبه تمام اشیا و ذرات در سطح کره زمین یا در جو آن که میدان جاذبه زمین است نگاهدارى مى‏شوند ، ولى گاهى اتفاق مى‏افتد که بر اثر شرایط ناشناخته و وضع و محاذات مخصوصى پاره‏اى از ذرات از محیط جاذبه زمین فرار مى‏کنند و راه فضاى بى‏کران کیهان را در پیش مى‏گیرند .

با نویدى که حضرت سجاد علیه‏السلام داده است امید مى‏رود در آینده با پیشرفت‏هاى سریع علمى ، بشر به واقعیت‏هاى دیگرى پى ببرد و بسیارى از مسائل مجهول و ناشناخته امروز براى مردم فردا معلوم گردد ، در آن موقع دانشمندان الهى جمله :

وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا [۳۹۸] .

آنچه در زمین فرو مى‏رود و آنچه از آن بیرون مى‏آید .

را از دیده وسیع ‏ترى خواهند دید و در پیشگاه ذات اقدس الهى با خضوع بیشترى مراتب عبودیت و بندگى خود را ابراز خواهند داشت .

علم خداوند به ساختمان طبیعى انسان درباره علم خداوند به ساختمان طبیعى انسان‏ها و تفاوت‏هاى گوناگونى که از نظر عقل ، هوش ، حافظه ، اندام ، سرشت و منش دارند و در رحم مادر پایه‏گذارى مى‏شود قرآن شریف مى‏فرماید :

اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِیضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَکُلُّ شَى‏ءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ [۳۹۹] .

خدا [ حالات ، صفات و زمان ولادت ]جنین‏هایى را که هر انسان و حیوان ماده‏اى آبستن است ، و آنچه را رحم‏ها [ از زمان طبیعى حمل ]مى‏کاهند و آنچه را مى‏افزایند ، مى‏داند و هر چیزى نزد او اندازه معینى دارد .

در کتاب « همبستگى امور »[۴۰۰] مى‏خوانیم :

به طورى که تحقیقات اخیر دانشمندان اثبات کرده است :

هر سلول جنسى مربوط به انسان بیست و سه کروموزوم دارد و هر کروموزوم داراى قریب یک صد هزار ژن و هر ژن داراى یک مولکول درشت است و هر کدام از این مولکول ها ده هزار پله داشته و هر پله مى‏تواند یک حالت به خود بگیرد .

پس با این حساب مى‏توان گفت که حداکثر صفات و مشخصات ارثى نوع انسان ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۲۳=۱۰۰۰۰×۰۰۰/۱۰۰×۲۳ خواهد بود .

این عدد فقط مربوط به مسأله کروموزوم است ، تعداد سلول‏ها و کلیه امورى که حیات انسان بر آن استوار است اعم از امور ظاهرى که تشکیل‏دهنده آن‏ها اتم‏ها است و امور باطنى را در نظر بگیرید ببینید چه عدد مى‏شود . عددى که هیچ ماشینى و ملتى و جمعیتى و حتى تمام انسان هاى ادوار تاریخ و تمام ملائکه از احصاى آن عاجزند ، ولى براى حضرت حق تمام واقعیت‏هاى با وزن و جرم و عدد کاملاً روشن است .

مگر دنیاى اتم‏ها کم دنیایى است ، دنیاى اتم‏ها از بهت‏آورترین دنیاهایى است که بشر در صحنه عناصر و اجزاى ذره بینى عالم دیده است .

در کتاب «از اتم تا ستاره» از قول مؤلف ـ که از دانشمندان به نام این علم است ـ مى‏خوانیم :

خیال مى‏کنم درباره بزرگى این اتم‏ها فکر مى‏کنید ، اگر به شما بگویم که اتم هم‏چون چیزى است که قطر آن نزدیک دو میلیونیم میلى‏متر است ، شاید از این بیان زیاد به حقیقت اندازه آن پى نبرید .

به همین جهت به ذکر مثالى مى‏پردازم ، به سکه یک ریالى توجه کنید و بدانید که در کلفتى آن مى‏توان ده میلیون اتم را روى یکدیگر قرار داد ، در یک انگشتانه پر از هوا بیست و پنج میلیارد میلیارد اتم وجود دارد .

من راجع به میلیارد با شما سخن مى‏گویم و مى‏ترسم که به عظمت این عدد متوجه نباشید .

فرض کنید که در سال اوّل میلاد مسیح نیاکان شما ثروتى قارونى معادل بیست و پنج میلیارد میلیارد فرانک دارا بوده‏اند و نیز فرض کنید در خرج کردن این دارایى گشادبازى شده و در هر ثانیه چهارصد و هشت میلیون از آن به مصرف رسیده باشد با همه این احوال این ثروت شصت و یکسال دیگر تمام خواهد شد .

اگر بیست و پنج میلیارد میلیارد اتم را پهلوى یکدیگر قرار دهیم ، زنجیرى ساخته مى‏شود که مى‏تواند شصت بار دور کره زمین بپیچد !!

حالا خوب درک مى‏کنید که اشیایى به این اندازه کوچک را هرگز نمى‏توان زیر قوى‏ترین ذره‏بین‏ها تماشا کرد .

با ریزبین‏هاى خیلى قوى که اکنون داریم نمى‏توانیم چیزهاى دقیق‏تر از ۲ ده هزارم میلى‏متر را ببینیم و این دو ده هزارم میلى‏متر نسبت به یک اتم هم‏چون موجود غول‏آسایى جلوه مى‏کند !!

شما حساب کنید که تمام عوالم ظاهر از اتم تشکیل شده و عدد آن‏ها چه اندازه است ؟ قرآن مجید مى‏گوید . به تمام این اعداد و ارقام فقط خداوند عزیز آگاه و بینا و عالم است .

إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ [۴۰۱] .

یقیناً او به همه چیز داناست .

این شیئى که اسمش بسیار عظیم است ، خود بس خرد مى‏باشد ، در هواى گرم اگر لیوان آبى به دست بگیرید چقدر اتم در این لیوان است ؟

جواب این سؤال تقریبا عددى است مساوى با یک و در برابر او بیست و چهار صفر !!

این عدد براى هیچ کس معناى صحیحى ندارد ، براى روشن‏تر شدن مسأله این‏طور باید گفت : به فرض چند صد میلیون از اتمى که در لیوان است بگیرید و آن را روى مربعى که دو و نیم سانتى‏متر مربع مساحت دارد قرار دهید ، این کار را تکرار کنید ، چندین بار صدها میلیون اتم را از لیوان گرفته و روى یک مربع دیگر به همین اندازه قرار دهید تا لیوان خالى شود . به زودى خواهید دانست که به این ترتیب با اتم‏هاى محتوى یک لیوان کلیه سطح زمین را پوشانیده‏اید !!

آن وقت حساب کنید چه اندازه آب در عالم است و چقدر موجود که وجود همه آن‏ها از اتم مرکب است در صفحه هستى است ، عدد این اتم‏ها را خیلى راحت و آسان خداوند بزرگ مى‏داند آن هم به علم تفصیلى نه اجمالى !

بحث در علم اللّه فقط در اعداد و اوزان نیست ، بلکه پروردگار بزرگ به همه چیز با تمام خصوصیاتش به طور تفصیل آگاه و بینا است .



گوشه‏اى دیگر از علم حق در آیات و روایات

قرآن درباره علم حق در آیات متعددى مسائل مهمى را طرح مى‏کند ، از جمله مى‏فرماید :

إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الأَرْحَامِ [۴۰۲] .

یقیناً خداست که دانش قیامت فقط نزد اوست ، و [ تنها او ] باران را نازل مى‏کند ، و [ اوضاع و احوال ] آنچه را در رحم‏هاست مى‏داند .

درباره علم خداوند به تمام اعمال خوب و بد و کارهاى روا و نارواى مردم قرآن شریف مى‏گوید :

إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَصْنَعُونَ [۴۰۳] .

بى‏تردید خدا به آنچه انجام مى‏دهند داناست .

درباره علم پروردگار به سرائر و ضمائر مردم و این ‏که خداوند از نیّات و افکار آنان آگاه است در قرآن مجید آیات متعددى آمده است :

یَعْلَمُ خَائِنَةَ الأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ [۴۰۴] .

[ او ] چشم‏هایى را که به خیانت [ به نامحرمان ]مى‏نگرد و آنچه را سینه‏ها پنهان مى‏دارند ، مى‏داند .

راوى حدیث از حضرت صادق علیه‏السلام معنى « خائنة الاعین » را پرسید . حضرت در پاسخ فرمود :

آیا ندیده‏اى که گاهى انسان چیزى را به طورى نگاه مى‏کند که گویى آن را نمى‏بیند ، این خائنه اعین است[۴۰۵] .

محمد بن مسلم از امام صادق علیه‏السلام معنى آیه یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفى [۴۰۶] را پرسید ، حضرت فرمود :

سر آن چیزى است که در ضمیرت وجود دارد و آن را پنهان نگاه مى‏دارى و اخفى آن چیزى است که زمانى به دلت خطور کرده ، آن گاه آن را فراموش کرده‏اى[۴۰۷] !

شما اگر بخواهید به علم حضرت او آگاه شوید ، ابتدا باید به قسمتى از هویت و هستى موجودات واقف گردید و دنیاى اعجاب‏انگیز بعضى از مخلوقات را دقت کنید ، سپس آن ها را نمونه کل هستى گرفته و با نظر به هستى و این‏که وسعت آن را تا قیامت و بعد از آن کسى آگاه نمى‏شود به دورنمایى بسیار دور از علم حق به موجودات آگاه شوید !!

عَنْ سُلَیْمانِ بْنِ سُفْیانِ ، قالَ : حَدَّثَنی أَبُوعَلیِّ الْقَصَّابِ قالَ : کُنْتُ عِنْدَ أَبی عَبْدِاللّهِ علیه‏السلام فَقُلْتُ : أَلْحَمْدُ لِلّهِ مُنْتَهى عِلْمِهِ فَقالَ : لا تَقُلْ ذالِکَ فَإِنَّهُ لَیْسَ لِعِلْمِهِ مُنْتَهى[۴۰۸] .

سلیمان بن سفیان مى‏گوید : ابو على قصاب گفت : در محضر حضرت صادق علیه‏السلام بودم ، پس گفتم : حمد خداى را به منتهاى علمش . حضرت فرمود : این‏گونه مگو ؛ زیرا براى علم او نقطه منتها نیست .

امام صادق علیه‏السلام بنابر نقل صدوق در کتاب «التوحید» مى‏فرماید :

خداوند به تمام کائنات قبل از آفرینش آسمان ها و زمین آگاه بود[۴۰۹] .

براى درک صفات حق به خصوص علم ، قدرت و اراده ، قبل از رجوع به کتب فلسفى ، ضرورى است به قرآن مجید و روایات اصیل اسلامى مراجعه کرد ، آن گاه براى پى بردن به نقص و عیب کلام بعضى از فلاسفه در صفات حضرت حق به کتب فلسفه مراجعه نمود .

براى درک این‏گونه مسائل به نحو تفصیل به حکیمان و فیلسوفانى مراجعه کنید که تشنگى علمى خویش را از چشمه پر برکت علم انبیا و امامان علیهم‏السلام سیراب کرده‏اند .

این بزرگواران آنچه در کتب خود آورده‏اند ، نتیجه زحمات و کوشش آنان ، در آیات قرآن و روایات و آیات آفاق و انفس است .

در هر حال به فرموده حضرت صادق علیه‏السلام اسرار خود را به جناب او از باب عجز و شکستگى عرضه بدار و به یقین و حقیقت بدان که بر حضرت او چیزى از آشکار و نهان پنهان نیست .

او در عین این‏که واقف به اسرار و تمام اوضاع کیفى و کمى موجودات است ، ولى علاقه دارد ، عبد در پیشگاهش به تضرع و زارى برخیزد و ملتمسانه به دربارش اشک بریزد و با زبان سرّ ، حال دل و روح خویش را به مولایش عرضه بدارد .

چنانچه به مسأله دعا در قرآن اشاره رفته و از بندگانش مى‏خواهد به درگاهش بنالند و در حال دعا و زارى و توبه و انابه باشند .



پی نوشتها :



[۳۸۳] ـ آل عمران ۳ : ۵ .

[۳۸۴] ـ ابراهیم ۱۴ : ۳۸ .

[۳۸۵] ـ مؤمن ۴۰ : ۱۶ .

[۳۸۶] ـ اعلى ۸۷ : ۷ .

[۳۸۷] ـ فصلت ۴۱ : ۴۰ .

[۳۸۸] ـ ممتحنه ۶۰ : ۱ .

[۳۸۹] ـ آل عمران (۳) : ۲۹ .

[۳۹۰] ـ بقره ۲ : ۲۸۴ .

[۳۹۱] ـ یونس ۱۰ : ۶۱ .

[۳۹۲] ـ حدید ۵۷ : ۴ .

[۳۹۳] ـ التبیان : ۹/۵۱۹ ـ ۵۲۰ ، ذیل آیه ۴ سوره حدید .

[۳۹۴] ـ حدید ۵۷ : ۶ .

[۳۹۵] ـ الکافى : ۱/۹۱ ، باب النسبة ، حدیث ۳ ؛ التوحید ، صدوق : ۲۸۳ ، باب ۴۰ ، حدیث ۲ ؛ بحار الأنوار : ۳/۲۶۳ ، باب ۹ ، حدیث ۲۱ .

[۳۹۶] ـ حدید ۵۷ : ۴ .

[۳۹۷] ـ حدید ۵۷ : ۴ .

[۳۹۸] ـ حدید ۵۷ : ۴ .

[۳۹۹] ـ رعد ۱۳ : ۸ .

[۴۰۰] ـ همبستگى امور : ۱۱۹ .

[۴۰۱] ـ شورى ۴۲ : ۱۲ .

[۴۰۲] ـ لقمان ۳۱ : ۳۴ .

[۴۰۳] ـ فاطر ۳۵ : ۸ .

[۴۰۴] ـ غافر ۴۰ : ۱۹ .

[۴۰۵] ـ معانى الأخبار : ۱۴۷ ، باب معنى خائنة الأعین ، حدیث ۱ ؛ بحار الأنوار : ۴/۸۰ ، باب ۲ ، حدیث ۴ .

[۴۰۶] ـ طه ۲۰ : ۷ .

[۴۰۷] ـ معانى الأخبار : ۱۴۳ ، باب معنى السر وأخفى ، حدیث ۱ ؛ بحار الأنوار : ۴/۷۹ ، باب ۲ ، حدیث ۲ .

[۴۰۸] ـ التوحید ، صدوق : ۱۳۴ ، باب ۱۰ ، حدیث ۱ ؛ وسائل الشیعة : ۷/۱۳۷ ، باب ۵۸ ، حدیث ۸۹۳۸ ؛ بحار الأنوار : ۴/۸۳ ، باب ۲ ، حدیث ۱۱ .

[۴۰۹] ـ التوحید ، صدوق : ۱۳۵ ، باب ۱۰ ، حدیث ۵ ؛ بحار الأنوار : ۴/۸۴ ، باب ۲ ، حدیث ۱۴ .












زندگی و ویژگی های مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه

چکیده:


میرزا ابوالحسن، عارف، حکیم، فیلسوف و متکلم شیعی، در سال ۱۲۳۸ هـ . ق در احمدآباد گجرات هند دیده به جهان گشود. از نظر نسب، به سلسله ای از سادات طباطبا انتساب دارد که از طرف پدر به امام حسن مجتبی علیه السلام و از طرف مادر به امام حسین علیه السلام می رسد. وی در عصر قاجار، همچون ستاره ای فروزان در آسمان حکمت درخشید. میرزای جلوه پس از تحصیلات مقدماتی، به فراگیری فلسفه و عرفان پرداخت. وی برای ادامه تحصیل ابتدا به اصفهان رفت و سپس در سال ۱۲۷۳ هـ . ق راهی تهران شد. سرانجام این حکیم فرزانه، در شب جمعه ۶ ذی القعده ۱۳۱۴ هـ . ق در ۷۶ سالگی درگذشت و در قبرستان ابن باویه، در جنوب تهران به خاک سپرده شد. (۱) در این مقاله به بررسی زندگی این بزرگوار می پردازیم.



اندیشه های جلوه

حکیم میرزا ابوالحسن جلوه از همان اوان جوانی، به فراگیری حکمت و فلسفه پرداخت و از سرچشمه حکمت الهی سیراب گشت. از این رو، آفتاب حکمت بر قلبش تابیدن گرفت و به نور معرفت آراسته گردید. همین مسئله در کنار فروتنی، مهربانی و کلام شیوا و شیرین وی، جلسه درسش را باشکوه کرده بود. تقریباً بیشتر عمر با برکت این حکیم الهی، صرف مطالعه، تحقیق و تفکر می شد و اگر به این امور نمی پرداخت، به راز و نیاز با خدا و امور عبادی مشغول بود. حکیم جلوه با وجود توانایی های فکری و اندیشه های عالی، هنگام نوشتن، به ساحت مقدس اهل بیت عصمت و طهارت توسل می جست و از ایشان یاری می طلبید. (۲)



جلوه روحانی

حکیم الهی، میرزا ابوالحسن جلوه، اندامی تکیده و نحیف داشت، ولی هاله ای از روحانیت بر سیمای پر جذبه اش پرتو افکنده بود. نگاه نافذش که معمولاً از محبت، آکنده و با وقار و شکوه آمیخته بود، افراد را به خود می کشاند. با وجود فروتنی و وارستگی، هیبتی داشت که سبب می شد مردم به دیده احترام به وی بنگرند. جامه اش با وجود سادگی و ارزانی، پاکیزه بود. او با وجود دانش فراوان، گرد برتری طلبی نمی گشت. حکیم جلوه، خوش برخورد و شیرین گفتار بود و در برخورد با افراد، چنان رفتار می کرد که وقتی از وی جدا می شدند، شادمان بودند. (۳)



دیوان شعر جلوه

حکیم میرزا ابوالحسن جلوه، افزون بر آنکه در حکمت، فلسفه و عرفان، نام دار بود، در شعر و شاعری هم آثار منظومی از خود به جای گذاشت که در دیوانی چاپ شده است. (۴) حکیم شاعر، خود به جمع و تدوین سروده هایش رغبتی نشان نمی داد. از این رو، یکی از شاگردانش به نام میرزا علی خان عبدالرسولی در سال ۱۳۴۸ هـ .ق، اشعار استاد را جمع و تدوین کرد. دیوان جلوه، شامل قصاید، غزلیات و مثنویات حکیم است که مضمون های عرفانی، اخلاقی، فلسفی و مدح اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را در برمی گیرد. (۵)



عشق به اهل بیت

عشق و محبت به اهل بیت علیهم السلام از ابتدای جوانی در وجود حکیم جلوه پدید آمده بود و این عشق در تمام وجودش موج می زد. رابطه حکیم جلوه با اهل بیت علیهم السلام، رابطه ای قلبی و همراه با عشق و علاقه بود که از شناختی ژرف و آگاهی گسترده ای سرچشمه می گرفت. این عشق و علاقه در اشعار حکیم جلوه نیز موج می زند؛ آنجا که در مدح رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید:

توشه ندانی که چیست، مهر رسول است

آن که بود دایره جهان را پرگار(۶)

نیز در فضیلت امیرالمؤمنان علی علیه السلام می گوید:

غیر علی کس نکرد خدمت احمد

غم خور موسی نباشد الا هارون (۷)



زهد و قناعت

حضرت علی علیه السلام در خطبه ۷۹ نهج البلاغه، زهد را کوتاهی آرزو و شکر نعمت ها می داند و در حکمت ۴۳۹ می فرماید: «زهد در دو جمله قرآن خلاصه شده است: بر آنچه از امور مادی از دستتان می رود، ناراحت نشوید و بر آنچه خدا به شما می دهد، شاد نگردید».

مرحوم جلوه، این ویژگی ها را به کمال داشت. او ساده و بی تکلف زندگی می کرد و گاه برای آسایش دیگران، خود را به رنج می افکند. آن حیکم والامقام با وجود موقعیتی که داشت، از مال دنیا هیچ نیندوخت و محل زندگی اش، حجره ای تو در تو واقع در مدرسه دارالشفای تهران بود. زهد و قناعت، نیازهایش را اندک کرده بود و همین امر او را از قید اسارت امور دنیوی و افراد دنیا طلب می رهانید. از این رو، با عزت نفس می زیست. گرایش جلوه به زهد، در آزادمنشی او ریشه داشت که در پرتو آن، از مواهب روحی و معنوی بهره مند بود و برای تأمین امور مادی خویش، به هیچ کس زحمت نمی داد. (۸)



جلوه و سید جمال الدین اسدآبادی

میرزا ابوالحسن جلوه در برخوردهایش با سید جمال الدین اسدآبادی، به او محبت و علاقه خاصی پیدا کرد و در سفرهایی که سید به ایران می آمد، از احوال وی جویا می شد. حاج سید اسدالله مجتهد، از شاگردان حکیم جلوه می گوید: «میرزا به من دستور داد در یکی از شب ها به زاویه حضرت عبدالعظیم بروم و سلام او را به سید جمال برسانم و از احوالش جویا شوم.» (۹) میرزای جلوه در سفر اول سید جمال به ایران، پس از ملاقات با وی درباره او گفت: «آدمی اهل اصطلاح و کتاب خوانده است.» (۱۰)



پی نوشت :



۱٫ نک: جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، قم، نشر معروف، ۱۳۷۹، چ ۱، ج ۱، ص ۳۹۳؛ دائره المعارف تشیع، نشر شهید سعید محبی، ۱۳۸۰، چ ۲، ج ۵٫

۲٫ نک: گلشن ابرار، صص ۳۹۶ و ۳۹۷٫

۳٫ نک: همان، صص ۳۹۹ و ۴۰۰٫

۴٫ همان، ص ۱۵۱٫

۵٫ نک: میرزا ابوالحسن جلوه، حکیم فروتن، ۱۳۲ و ۱۳۳٫

۶٫ گلشن جلوه، ص ۱۵۲٫

۷٫ گلشن ابرار، ص ۴۰۰٫

۸٫ همان، صص ۱۴۸ و ۱۴۹٫

۹٫ همان، ص ۱۶۳٫

۱۰٫ گلشن جلوه، ص ۲۹۰٫

منبع: برگرفته از ماهنامه ی گلبرگ شماره ۸۵ /س (منتقل شده از وبگاه شیعه ها)





وصیت نامه آیت الله سید علی قاضی طباطبایی

…. اما وصیت های دیگر، [که] عمده آنها نماز است. نماز را بازاری نکنید؛ (۱) اول وقت به جا آورید با خضوع و خشوع؛ اگر نماز ا تحفظ (۲) کردید همه چیزتان محفوظ می ماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها و آیه الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود…ودرمستحبات (تعزیه داری و زیارت حضرت سید الشهداء) مسامحه ننمایید و روضه هفتگی ولو دو سه نفری باشد؛ اسباب گشایش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمت آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما را به جا بیاورید. هرگز حق آن بزرگوار ادا نمی شود و اگر هفتگی ممکن نشد دهه اول محرم ترک نشود.




دیگر آن که، اگر چه این حرف ها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم:

- اطاعت والدین،

- حسن خلق،

- ملازمت صدق،

- موافقت ظاهر با باطن،

- و ترک خدعه و حیله،

- و تقدم در سلام،

- و نیکویی کردن با هر بر و فاجر، (۳)

- که دل هیچکس را نرنجانید،

- دل هیچکس را نرنجانید،

- دل هیچکس رانرنجانید.

تا توانی دلی به دست آور

دل شکستن هنر نمی باشد

(عن تقریر الاحقر علی بن الحسین الطباطبائی)(۴)



پی نوشتها :



۱٫ یعنی صدق و اخلاص را مراعات کنید و برا ی خدا بخوانید نه برای ارائه به مردم و خلق خدا.

۲٫ مواظبت.

۳٫ مگر در جایی که خدا نهی کرده. اینها را که عرض کردم و امثال اینها را مواظبت نمایید

۴٫ (دریای عرفان ص ۱۱۹ و ۱۲۰).



منبع: برگرفته از ماه نامه ی خلق